🔹 چند تفسیر از یک استعفا /سنّت استعفا در ایران، سنتی رایج و معمول نیست /کناره گیری محمد مصدق به عنوان اولین مقام ارشد مستعفی در نهاد قضا می تواند گام نخست قبح زدایی از استعفای یک مسئول بلندپایه تلقی شود
🔹در شرایطی که پرونده هایی با مضمون فساد کلان اقتصادی در محاکم عدلیه در جریان است ومالباختگان فراوانی در وضعیت اضطراب و بعضا استیصال روانی به سر می برند انتشار خبر استعفای نفر دوم قوه قضاییه، خبر امیدبخشی می تواند باشد.
🔹به نظر می رسد استعفای محمد مصدق، حتی اگر تماما با اراده و تصمیم شخصی او نبوده باشد، به عنوان حلقه ای از زنجیره تحول گرایی در نهاد قضا قابل تفسیر است.
🔹سنّت استعفا در ایران، سنتی رایج و معمول نیست. کمتر مدیر و مسئولی را می توان سراغ گرفت که به “فضیلت استعفای آسان” آراسته باشد. چگالی چسبندگی به کرسی مسئولیت و قدرت بسیار بالاست. مدیران تصور می کنند استعفا از مسئولیت، پذیرش اتهام و نوعی خوداظهاری برای مجرمیت است.
🔹استعفا، به خودی خود رفتاری اخلاقی و مسئولیت شناسانه است و الزاما نشانه ناکارآمدی یا ناسالمی مدیر نیست. تاکنون چنین باوری در میان مدیران و مسئولان نبوده است. کناره گیری محمد مصدق به عنوان اولین مقام ارشد مستعفی در نهاد قضا می تواند گام نخست قبح زدایی از استعفای یک مسئول بلندپایه تلقی شود.
🔹ما از ارزش نمادین استعفا برای تقویت اعتماد و همبستگی ملی، غافلیم. معدود استعفاهایی هم که به چشم می آید درواقع بیشتر از جنس برکناری اند تا کناره گیری داوطلبانه. استعفا، در زمانهای لازم، می تواند در قالب ارزشی نمادین وجدان عمومی را تاحدودی التیام ببخشد.
🔹 اژدهای فساد، موجودی “همه چیز خوار” است. اولین چیزی را که می خورد و از بین می برد سرمایه اجتماعی است. برای مقابله با این اژدها، جهاز جنگی جامعی باید فراهم کرد. شرط پیروزی در این جنگ خونبار و دشوار احیای سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است.