فریبا عبدی کارشناس خبری خبرگزاری گزاری ایرنا
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دوشنبه شب ٢١ خردادماه ١۴٠٣ نخستین سخنرانی های تبلیغاتی خود را در رادیو و تلویزیون انجام دادند. حرف ها به جز یک سخن، همان شعارهای همیشگی بود که سالهاست می گویند و می شنویم.
آن یک سخن و اعتراف، اذعان به این مهم بود که رابطه بین دولت و مردم یخ زده و « باید یخ اختلاف دولت و مردم شکسته شود.» / ایرنا، پزشکیان
واقعیتی است که رابطه دولت و مردم مدتهاست یخ زده است. این مهم را در پیمایش کف خیابان شاهدیم که اکثریتی حتی اخبار انتخاب ریاستجمهوری را پیگیری نمی کنند. جمع آوری دیتاک از فضای مجازی که به نوعی افکار عمومی را بازتاب می دهد هم این نکته مهم را تأیید می کند.
برای ذوب کردن این یخ! چکار باید کرد؟
جامعه ما اینک بیش از هر زمانی به گفتمانی وسیع شمول نیاز دارد. باید بپذیریم که جامعه ما بواسطه نبود یا ضعف گفتمان با چالش های جدی مواجه شده است. جامعه در نتیجۀ تحولات و فرآیندهای رسانهایشدن، جهانیشدن، مصرفیشدن، فردیشدن، کلانشهریشدن و شدنهای تاریخی دیگر، چند دهه است با چالشهای جدی مواجه است. امروز جنبش اعتراضی ایران شاهد تجربی روشنی بر شکلگیری جنبش کودکی است. این جنبش دو سطح معرفتی و اجتماعی دارد؛ معرفتیِ آن تکوین و توسعۀ مطالعات کودکی است، اجتماعیِ آن کنشهای نهادی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است. همانطور که جنبش زنان، جنبش محیط زیستگرایان، جنبش ضد سرمایهداری و جنبشهای مدنی داریم، جنبش کودکی نیز وجود دارد که هنوز برای ما ناشناخته است.
هرم سنی جمعیت ایران نشان می دهد که بیش از ۷٠ درصد جمعیت، کسانی اند که پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس را ندیده اند، ولی همین جمعیت بزرگ سالها از زبان رهبران جامعه که به نسل های قبلتر تعلق دارند، شنیده اند که دشمن در این کشور هر کاری بخواهد می کند و هر اتفاقی را نیز می توان به آن منتسب کرد بی آنکه سهم مدیریت داخلی را در این نابسامانی ها بپذیریم و سعی در اصلاح داشته باشیم.
نسل هایی که امروز وارد جامعه شده اند خالق فرهنگاند؛ فرهنگی که ساخته و پرداختۀ خودشان است. آنها گفتمانسازند.
اتفاق بزرگى در خانواده و جامعه ایرانی رخ داده است. نسل جدید از دو قطبی سازی ها و دیگری سازی عبور کرده است. در خانواده و جامعه مدنی صدای نوجوانان شنیده می شود، اما در ساختار سیاسی نه. ساختار سیاسی از جامعه و خانواده عقب افتاده است. این نسل به دلیل اینکه بومیان دیجیتال هستند، امکان زیستن در دنیاهای موازی را دارند.
وضعیت امروز جامعه ما نشان می دهد که بی اعتمادی به مسئولین بالاست. سرمایه اجتماعی نظام تهدید می شود و خیلی از رگ های جامعه مسدود است و همین سبب شده که اعتراض به خیابان کشیده شود.
نبود نیروهای میانجی در نتیجه بها ندادن به نهادهای مدنی، احزاب و سندیکاها، و رسانه آزاد و مستقل، کنار گذاشته شدن و یا کنار کشیدن نخبگان، مرجعیت رفتارها را به دست کسان و یا جریاناتی انداخته که به راحتی نمی شود با آنها گفتمان کرد و لذا بحران پاسخ دهی به وجود می آید.
مهمترین کارکرد نهادهای مدنی در موقع بحران است . نهادهاى مدنی به عنوان ستون در جامعه مانع فروپاشى و اتمیزه شدن جامعه مى شوند و قدرت جلوگیری از فروپاشى را دارند و همچنین است نقش نهادهاى مدنى در جلوگیرى از انفجار اجتماعى ،که از طریق اطلاع رسانى به مردم – دولت ، و نقد پیوسته قدرت سیاسى ، زمینه سازى اصلاح مداوم و تدریجی معایب را فراهم مى آورند .
کنش ها و واکنشهایی که از جوانها می بینیم بر این مهم تاکید دارد که نسل های قبل باید خود را برای فهم تحولات جامعه و تغییرات نسلی بروز رسانی کنند و با تغییر منش و کردار و اندیشه، این نسل را که در ادبیات سیاسی و اجتماعی به آن ها «نسل معترض» هم می گوییم، بفهمند تا بتوانید امور را اداره کنند. وگرنه اصرار نکنید،« دو خط موازی بهم نمی رسند.»