کارگرِ کراچیران با رؤیای میکروفون؛ روایت احمدضیا اکبری، خبرنگاری که حالا جعبههای میوه را جابهجا میکند
عقربهها بیحوصله از خواب میگذرند تا صبح را کامل کنند؛ اما در بازار میوه و سبزی کابل، زندگی از مدتها پیش بیدار شده است. صدای کشیدهشدن کراچیها بر زمین خاکی، فریاد فروشندهها و بوی تازهی نعنا، ریحان و گشنیز، خیابانها را پر کرده است. در میان این همهمه، مردی با قامت متوسط و ژاکت آبیرنگ، با زحمت کراچیاش را میکشد. در چهرهاش اندوهی جا خوش کرده که بهسختی پنهان میشود.
احمدضیا اکبری، خبرنگار پیشین – کارگر امروز
احمدضیا اکبری، ۲۸ ساله و فارغالتحصیل رشتهی ارتباطات و ژورنالیزم از دانشگاه خصوصی تابش است. او پیش از تغییرات سیاسی اخیر، در رسانههای تصویری چون “مشعل” و “آیینه” به عنوان خبرنگار و تهیهکنندهی برنامههای اجتماعی فعالیت میکرد. اما حالا، بیش از چهار سال است که هر صبح، به جای استودیو، راهی بازار میشود؛ جعبههای میوه را در کراچیاش بار میزند و به مقصد میرساند.
او در حالی که عرق پیشانیاش را با دستانی پینهبسته پاک میکند، میگوید:
«از خردسالی آرزو داشتم گوینده شوم. در دوبلاژ کار کردم، در بخش تولید هم بودم، و بعدها در اخبار. حالا اما روزگار طوری رقم خورده که با بارکشی روز را شب میکنم. خیلی رنج میکشم… واقعاً چیزی برای گفتن ندارم.»
رؤیاهایی زیر خاک بازار
کار احمدضیا از سپیدهدم آغاز میشود. معمولاً موترها را بار میزند و با کراچی تکچرخش، میوهها را جابهجا میکند. درآمد روزانهاش، بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ افغانیست؛ مبلغی اندک که باید چرخ زندگی خانوادهی هفتنفرهاش را با آن بچرخاند.
او میگوید، بارها به رسانهها درخواست کار فرستاده اما بیپاسخ مانده است. با بغضی در گلو ادامه میدهد:
«در این چهار سال، بسیار کوشش کردم. سیویام را به خیلی جاها فرستادم، اما کار پیدا نشد. هر شب به وضعیت خود فکر میکنم و جگرخون میشوم.»
خوابهایی که بیدار ماندند
احمدضیا حالا دیگر سوژهی گزارشهاست، نه گزارشگر. نگاهش که زمانی در خیابانها دنبال سوژهی خبری پرسه میزد، حالا دنبال مشتری است تا بار دیگری جابهجا کند. اما هنوز هم در دلش رؤیای بازگشت به رسانهها زنده است.
او از نهادهای حامی خبرنگاران میخواهد که زمینهی بازگشت خبرنگاران بیکارشده به میدان رسانه را فراهم کنند. به باور او، هنوز هم بسیاری از خبرنگاران مثل خودش آمادهاند تا بار دیگر صدای مردم باشند.
نويسنده: محمد رجا